معنی چیزی کاستن، منظم کردن، کنترل کردن محدود کردن، تعیینکردن، قدرت راتوصیف کردن، ازبدی ,, معنی چیزی کاستن، منظم کردن، کنترل کردن محدود کردن، تعیینکردن، قدرت راتوصیف کردن، ازبدی پ, معنی ]dxd lاsتj، kj'k lcbj، ljتcg lcbj kpbmb lcbj، تuddjlcbj، rbcت chmwdt lcbj، اxfbd ,, معنی اصطلاح چیزی کاستن، منظم کردن، کنترل کردن محدود کردن، تعیینکردن، قدرت راتوصیف کردن، ازبدی ,, معادل چیزی کاستن، منظم کردن، کنترل کردن محدود کردن، تعیینکردن، قدرت راتوصیف کردن، ازبدی ,, چیزی کاستن، منظم کردن، کنترل کردن محدود کردن، تعیینکردن، قدرت راتوصیف کردن، ازبدی , چی میشه؟, چیزی کاستن، منظم کردن، کنترل کردن محدود کردن، تعیینکردن، قدرت راتوصیف کردن، ازبدی , یعنی چی؟, چیزی کاستن، منظم کردن، کنترل کردن محدود کردن، تعیینکردن، قدرت راتوصیف کردن، ازبدی , synonym, چیزی کاستن، منظم کردن، کنترل کردن محدود کردن، تعیینکردن، قدرت راتوصیف کردن، ازبدی , definition,